اردوی یک روزه‌ی جماعت دعوت و اصلاح فنوج تحت عنوان «اخوت ایمانی و انگیزش عاطفی» روز جمعه ۲۷ اسفندماه جاری در شهر فنوج برگزار شد.

 

به گزارش اصلاحوب در این اردوی آموزشی تربیتی ۵۰ نفر از اعضای خانواده‌های جماعت در یکی از جاهای سرسبز و تفریحی این شهرستان برگزار گردید.

 در این اردو خیرمحمد نیکبخت مسؤول دفتر جماعت دعوت و اصلاح فنوج، هدف از برگزاری این دوره را تقویت اخوت ایمانی بعد از دو سال دوری به خاطر کرونا و برنامه‌های مجازی ذکر کرد. وی به نقش و اهمیت خانواده و تربیت فرزندان با توجه به فراهم بودن زمینه‌های انحراف بخصوص از طریق رسانه‌های اجتماعی اشاره و بر مدیریت این بخش توسط والدین تأکید کرد.

در ادامه، دکتر احمد عارفی فنوجی به تفسیر سوره‌ی توحید و اسماء الهی در این سوره پرداخت. وی گفت: «قل هو اللهُ أحدٌ: بگو شأن و طبیعت خداوند این است که یگانه و بی‌همتا و بی‌مانند باشد. فعل امر قُل برای راهنمایی و دادن توان به پیامبر(ص) در رویارویی با قریشیان مشرکی است که از پیامبر خواستند که پروردگارش را وصف کند. لفظ (هو) ضمیر شأن است که زیبایی‌شناسی نظم در ضمیر شأن دلالت بر تفخیم و بزرگداشت دارد. لفظ الله نیز که یکی از ریشه‌هایش (أَلِهَ) به معنای (تحیَّرَ: حیران شدن) و (أَلَهَ) به معنای (عَبَدَ: عبادت کردن) است متناسب با نکره آوردن لفظ أحد است که دلالت بر ناشناخته بودن الله دارد، چون ما ناتوان از شناخت الله هستیم و در شناخت او حیران مانده‌ایم. احد درمورد چیزی و کسی به کار می‌رود که قابل کثرت و تعدد نباشد، نه در ذهن و نه در خارج ذهن، و قاعدتا هم داخل در اعداد نشود و نتوان در مقابل آن عدد دو و سه را مجسم کرد و گفت: یک، دو و سه، به همین دلیل دارای پارادوکسی است که باعث حیرانی ما در شناخت الله می‌شود. نکره بودن لفظ أحد این است که وحدانیت الله برای ما ناشناخته است که این نکره بودن أحد با واژه الله از ریشه (أَلِهَ) به معنای (تحیَّرَ) متناسب است، چون عقلها در شناخت پروردگار خود حیران هستند و او را نشناخته‌اند طبق حدیث پیامبر(ص): «اللهم زدنی تحیرا فیک: خدایا حیرانی مرا درباره وجودت بیشتر کن.» یا به قول عطار:

هرکه زد توحید بر جانش قدم/ جمله گم گردد از او او نیز هم!

وی افزود: به همین سبب «الله» اسم اعظم است؛ زيرا تنها نامى كه اشاره به تمام صفات و كمالات الهى دارد و ساير اسمهاى الهى با واسطه يا بى واسطه، زير پوشش اين نام مقدس است؛ مثلا اسم شافى كه از اسمهاى جزئيه است زير پوشش رازق و رازق تحت پوشش خالق و خالق زير پوشش قادر و قادر زير پوشش اسم جامع و اعظم الله است، به گونه‌ای که این اسم در تمام قرآن کریم ١٦٩٧ بار به شکل (الله) و ٥ بار به شکل (اللهم) به کار رفته است.

وی در ادامه در تفسیر «اللهُ الصمدُ» گفت: فقط خداوند بی نیاز و قائم به نفس و متکی به خود است و دیگران نیازمند او هستند و قصد او را می‌کنند. مضمون این آیه در واقع یگانگی خدا را اثبات می‌کند؛ چون کسی که به دیگران نیازمند باشد، یگانه و بی‌مانند نیست، بلکه یگانه کسی هست که بی‌نیاز باشد و خاستگاه دیگران برای برطرف کردن نیازهایشان است که دارای پارادوکس است و باعث حیرانی در شناخت وجود الله می‌شود. لفظ الصمد در این آیه نیز با لفظ الله از ریشه (أَلِهَ) و أحد تناسب دارد.

عارفی افزود: لم یَلِد و لم یُولَد: خداوند پدر و مادری که او را متولد کرده باشند، ندارد و هم چنین فرزندی که او را متولد کند، ندارد. این آیه وجود مادر و پدر و فرزند را برای خداوند نفی می‌کند تا یگانگی خداوند اثبات شود. اصل زاد و ولد زن(مادر) است، چون که در تاریخ ثابت شده است که حضرت مریم بدون دست زدن مردی به او، حضرت عیسی را به دنیا آورد ولی برای مرد ثابت نشده است که بدون زن کسی را به دنیا بیاورد. دلیل دوم اینکه خداوند در سوره‌ای دیگر برای خود وجود زن را (بدون اشاره به وجود مرد) و در انتها وجود فرزند را برای خود به خاطر زن نداشتن نفی کرده و فرموده است: «وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا»(جن: ٣) به راستی که پروردگار ما والا مرتبه است که زن و فرزندی برای خود اختیار نکرده است. و دلیل سوم این‌که سیستم ژنتیکی زن به تناسب زاد و ولد سازماندهی شده است که نرم و انعطاف پذیر و دارای رحم است که مرد فاقد آن است. 

وی درباب تفسیر «و لم یَکُن له کفواً أحدٌ»: افزود: خدا هیچ همسری هم ندارد. این آیه به همراه آیهی قبل وجود پدر و مادر و فرزند را برای الله نفی کرد، چون اگر بگوییم که خدا از پدر و مادری متولد شده است و فرزندی هم از او متولد شده است، به این معنی است که ذات خدا قابل تجزیه و متلاشی هست، بطوریکه ذاتش تجزیه و متلاشی شده و پاره‌های آن که جزیی از آن است، از او جدا شده است (فرزند) و حال خداوند محتاج و نیاز به آن جزء جدا شده خود که فرزندش هست، است و همچنین اگر همسری داشته باشد که با خداوند موجودات را خلق و تدبیر کند، این به نیازمندی خدا اشاره می‌کند، پس خداوند صمد و در نتیجه احد نیست. در آیه سوم و این آیه نیز مساله پارادوکس وجود دارد، و ازین مطلب فهمیده می‌شود که خداوند احدی است که پدر و مادری که قبل از خود بوده باشند، و پسری که بعد از خود باشد و همسری که در شأن خود باشد نیز ندارد که این متناسب با لفظ الله و أحد و الصمد است که این پارادوکس را آیه زیر تایید می‌نماید: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»(حدید: ٣) او اول و آخر و ظاهر و باطن است. و او نسبت به همه چیز بسیار دانا است. 

بعد از صرف ناهار و اقامه‌ی نماز در نوبت عصر خیرمحمد نیکبخت، گوشه‌ای از زندگی صحابه(رض) به‌عنوان الگو برای حضار مدارسه شد و برنامه پایانی سواد رسانه‌ای توسط حمید حمیدیان برای حضار مورد بحث قرار گرفت. وی در سخنانش به تعریف سواد از دیدگاه یونسکو و انواع رسانه پرداخت. این فعال رسانه در پایان توجه حضار را به شیطنت‌های رسانه‌ای در خصوص وارونه جلوه دادن واقعیات و موضوع شایعه‌سازی جلب نمود.

در پایان با ذکر دعا دوره یک‌روزه فنوج به پایان رسید،